۱۳۹۰/۲/۸، ۰۰:۱۵:۱۱ صبح
با سلام
من میخواهم در مقالات منتشره، عرض قسمت نقل قول کمتر از بقیه متن مقاله باشد. همانطور که در کتابها میبینیم.
مثلاً :
انقلابیگری جای خود را به رئال پلیتیک داده است، اتوپیا به جامعه مدنی، امت واحد به جامعه شهروندان، وحدت کلمه به کثرت گفتمان... و گذشته با عذر مقتضیات زمانه فراموش میشود، و تاریخ با بازسازیی فلهای آن میشود تاریخچه.
"... امروز دیگر عصر عقلانیت انقلاب آغاز شده، و همه باید به لوازم این عقلانیت تن بدهیم. مطرح کردن گذشته با هیجانات و موضعگیریهای تند، عاقلانه نیست، و برای نسل فعلی هم خریداری ندارد. این کار همانقدر غیرواقعبینانه است که مثلاً امروز یکی از اعقاب پادشاهان فرانسه بخواهد با رئیس جمهور کنونی فرانسه یا اعقاب ژاکوبنها کینهورزیی انتقامجویانه کند..."(۲)
و من که تا همین دیروز بیست ساله بودم، از خود میپرسم این جابهجایی چگونه انجام شد؟ کی انجام شد؟ اعصار مگر نه اینکه به دنبال هم میآیند؟ سازندگان این عقلانیت جدید، این عصر جدید، چه کسانیاند؟ این بنای جدید بر چه پایههایی، چه ویرانههایی ساخته شد؟ این عقلانیت مدنی چگونه در میانه ظهور کرد؟ مگر نه اینکه یکی از مولفههای جامعهی مدنی، داشتن تاریخ است؟ یعنی داشتن ریشه و نسب، یعنی بیبته نبودن. تاریخ را میگویند "شدن" بشریت است و آگاهی بدان. آگاهی بدان یعنی داشتن وجدان تاریخی، و وجدان تاریخی یعنی به یاد آوردن، ثبت آن در حافظهی تکتک شهروندان جامعهی مدنی. مگر میشود با دور زدن تاریخ به فتح این قلههای جدید مدنیت نائل آمد؟ مگر میشود فردا را ساخت بیدیروز؟
من میخواهم متن آبی کمعرضتر و وسط چین شود.
لطفاً راهنمائی فرمائید.
مثلاً :
انقلابیگری جای خود را به رئال پلیتیک داده است، اتوپیا به جامعه مدنی، امت واحد به جامعه شهروندان، وحدت کلمه به کثرت گفتمان... و گذشته با عذر مقتضیات زمانه فراموش میشود، و تاریخ با بازسازیی فلهای آن میشود تاریخچه.
"... امروز دیگر عصر عقلانیت انقلاب آغاز شده، و همه باید به لوازم این عقلانیت تن بدهیم. مطرح کردن گذشته با هیجانات و موضعگیریهای تند، عاقلانه نیست، و برای نسل فعلی هم خریداری ندارد. این کار همانقدر غیرواقعبینانه است که مثلاً امروز یکی از اعقاب پادشاهان فرانسه بخواهد با رئیس جمهور کنونی فرانسه یا اعقاب ژاکوبنها کینهورزیی انتقامجویانه کند..."(۲)
و من که تا همین دیروز بیست ساله بودم، از خود میپرسم این جابهجایی چگونه انجام شد؟ کی انجام شد؟ اعصار مگر نه اینکه به دنبال هم میآیند؟ سازندگان این عقلانیت جدید، این عصر جدید، چه کسانیاند؟ این بنای جدید بر چه پایههایی، چه ویرانههایی ساخته شد؟ این عقلانیت مدنی چگونه در میانه ظهور کرد؟ مگر نه اینکه یکی از مولفههای جامعهی مدنی، داشتن تاریخ است؟ یعنی داشتن ریشه و نسب، یعنی بیبته نبودن. تاریخ را میگویند "شدن" بشریت است و آگاهی بدان. آگاهی بدان یعنی داشتن وجدان تاریخی، و وجدان تاریخی یعنی به یاد آوردن، ثبت آن در حافظهی تکتک شهروندان جامعهی مدنی. مگر میشود با دور زدن تاریخ به فتح این قلههای جدید مدنیت نائل آمد؟ مگر میشود فردا را ساخت بیدیروز؟
من میخواهم متن آبی کمعرضتر و وسط چین شود.
لطفاً راهنمائی فرمائید.