هکرهای غیور ایرانی بخوانند

[Pars]

جل الخالق!! کی تاحالا خدای واحد پرسیدن شده شرک؟!!! حتما باید خدا جبرئیلشو واسه شخص شما نازل می کرد تا معنای خداپرستی به واقعیت می پیوست!! وقتی سطح فهم و درکتون نسبت به یه مطلب پایینه و عقلتون در اون حدی نیست که یه مطلبی رو درخودش هضم کنه منکر همه چی نشید!! حتما باید ملک الموت جونتونو بگیره تا بیدار بشید؟!!
اونهایی که از دین خدا عدول کردن ومی کنند خدانشناسند و هواپرست!!

---

کدوم آدم پرستی؟!! کی آدم پرستید؟!! شما ظاهرا معنای پرستش رو نمی دونید اول بروید معنای لغویش یاد بگیرید بعدا لقمه بزرگتر از دهنتون بردارید..............

---

لطفا همه چیو باهم قاطی نکنید دین ما درسته از سرزمین حجاز شروع شده ولی هیچ ربطی به این سعودیهای کثیف نداره! اگه حق رو به حقدار می رسوندند این همه ظلم و اینهمه مشکلاتی که جامعه مسلمین دارند نداشتند!!

خوش به حال شما که همه چیزو می دونید و درک درستی پیدا کردید.
دین ما از سرزمین حجاز اومده؟ اول برو ببین ایرانی ها چه طوری مسلمان شدن و بعدش 300 سال پیش چه طوری شیعه شدن. این عمر بود که ایرانی ها رو مسلمان کرد و بعد شاه اسماعیل به زور شمشیر ایرانی ها را از سنی به شیعه تبدیل کرد. تا حالا پرسیدی چرا مرز های ایران در شرق و غرب سنی هستند؟ این ها همان ایرانی هایی هستند که برای اینکه حرف زود نشنوند و شیعه نشوند فرار کردند.
در همین حد برو بخون که چه کسی باعث پاره شدن درفش کافیانی شد.

خدا از زمان حضرت آدم شناخته شد،

تا جایی که می دونم انسان های اولیه نقاشی هم بلد نبودند نمی دونستم این قدر دانشمند هم بودند

منظور فردوسی از حمله عمر به ایران بود اگه خلافت رو از مسیر حقش خارج نمی کردند و به حقدار می رسوندند هرگز تهاجمی به ایران صورت نمی گرفت

همین مونده شما شعر فردوسی را مانند دین خودتان تفسیر کنید.
این فاجعه رو بخون:

- یکی از فجایع تاریخ ایران پاره شده فرش بهرستان بود. این فرش که در 900 متر مربع ( 60 ذرع در 60 ذرع ) از ابریشم و زمرد و جواهرات بافته شده بود نمونه ای از هنر و عظمت ایران بود و شاهان را در شکارگاه و بزمهای سالانه و باغهای وسیع نشان میداد . مسلمانان فرش بهارستان را روانه مدینه نمودند تا خلیفه از آن بهره برد . عمر با دیدن این هنر شگفت تاریخی بر آن شد تا آنرا به عنوان فتوحات اسلام نگه دارد و نشان از بزرگی اسلام و مبارزات مردمان عرب قرار دهد . لیکن علی ابی ابیطالب ( امام علی ) با نگهداری این کالای پر ارزش مخالت نمود و گفت این کالای با ارزش باید بین همه بزرگان تقسیم شود تا همگان بهره بردند . بدین گونه فرش تکه تکه شد و هر تکه به بزرگی از شهر داده شد و خود علی قسمت خود را با قیمت 20 هزار درهم فروخت .