مرور حضرت موسى و نماينده اش - نسخهی قابل چاپ +- مرجع پارسی MyBB (https://community.mybbiran.com) +-- انجمن: ارتباط با شما (https://community.mybbiran.com/forum-44.html) +--- انجمن: گفت و گوی آزاد (https://community.mybbiran.com/forum-58.html) +---- انجمن: سایر (https://community.mybbiran.com/forum-60.html) +---- موضوع: مرور حضرت موسى و نماينده اش (/thread-839.html) |
مرور حضرت موسى و نماينده اش - SUPPORT - ۱۳۸۸/۱۰/۲ يك روز حضرت موسى (ع ) با حضرت يوشع بن نون (ع ) در اطراف زمين سير ميكرند كه به سرزمين كربلا رسيدند، اتفاقا كفش حضرت موسى (ع ) پاره و كف آن جدا شد و خارى به پاى حضرتش اثابت كرد و پايش خونى شد و درد كشيد، ناراحت و محزون سر بطرف آسمان بلند كرد و فرمود: خدا چه بدى از من سرزده بود كه دچار اين بليه شدم .
خداوند متعال به او وحى ، و روضه كربلا را فرمود: اينجا حسينم را شهيد مى كنند، اينجا خونش را مى ريزند، اينجا حسين را محزون و نالان مى كنند و من مى خواستم خون و حزن تو با او موافق باشد. حضرت موسى (ع ) فرمود: خدايا حسين كيست ؟! وحى رسيد: او سبط محمد مصطفى (ص ) و پسر حضرت على مرتضى (ع ) است . موسى ناراحت و گريان شد و فرمود: قاتل او كيست ؟ خطاب رسيد: او نفرين شده ماهى دريا و وحشى هاى بيابان و پرندگان هواست . حضرت موسى نالان و گريان دستها را بالا برد و يزيد را لعنت و نفرين كرد و حضرت يوشع بن نون (ع ) هم گريان به دعاى حضرت موسى (ع ) آمين گفت و بعد رفتند.
فغان ز سينه بر آمد، زماجراى حسين
بيا قيامت خون بين ، به كربلاى حسين به نينواى شهادت نگر شهيدان را بخاك و خون شده غلطان ، به امروراى حسين قلم چگونه نويسد، حديث عاشورا كه ديده خون شود از شرح ماجراى حسين دگر به نام جهان مهر و مه نمى تابد ستارگان همه يك يك نشسته در عزاى حسين به روز حادثه ، باران تيغ و نيزه گرفت همى به سينه و پشت و به دست و پاى حسين به بام نيزه بر آمد، چو آن سر خونين شفق به سرزد و آسيمه شد براى حسين زسوز سينه زينب خبر ندارى تو درون خيمه نشسته كند دعاى حسين خوشا تلاوت قرآن ، به بام نيزه و تيغ چه خوش بود ار بشنوى زناى حسين كنون كه خون خدا در رگ زمان جارى است بيا بزن به قلّه خون پرچم و لواى حسين خوشا به كرب و بلاى وطن شوم كشته كه جان كوچك خود را كنم فداى حسين رضاى درگه حقم زحق نخواهم هيچ بجز رضاى خدا و به دل ولاى حسين |